بازی
گرافيك بسيار خوب است. در اين موضوع نه من شك دارم و نه هيچ كس ديگري كه گرافيك بازي و دموي آغازين آن را ببيند. گرافيك،بافتها، انيميشن كاراكترها همه پيشرفتهاي چشمگيري داشتهاند. اما نكته اينجاست كه ما داريم راجع به بازي رايانهاي حرف ميزنيم نه فيلم سينمايي انيميشني. وقتي يك گروه مشغول طراحي يك بازي است، بايد حداقل نيمي از تلاشاش را صرف طراحي روند بازي مناسب و قابل قبول كند و نيمي ديگر را صرف گرافيك و انيميشن.
موتور پايه همان 4C است. زماني كه پيش از انتشار لطفعلي خان به استوديوي هنرهاي پويا دعوت شده بودم، به من گفته شد اين موتور مشكلات و محدوديتهاي زيادي دارد و گروه تمايل داشت از موتور ديگري استفاده كند. چه شد كه اين اتفاق نيفتاد؟ واقعا دوست دارم بدانم چرا با وجود اين همه كاستيها باز هم به سراغ همان 4C رفتند؟
مكانيك بازي تفاوت چنداني با لطفعلي خان زند ندارد. شمشير زدن، اجراي چندضربها، جاخالي دادن و دفاع كردن درست مانند قبل هستند. البته اين بار تلاش زيادي براي بالانس شدن بازي انجام شده كه موفقيتآميز هم بوده است. اما كماكان اين مشكل وجود دارد كه اگر شما يك آدم شمشيرزن ساختيد كه راه افتاد و در هر مرحله يك عالمه آدم شمشيرزن ديگر را كشت، نميشود به آن يك بازي رايانهاي سرگرمكننده اطلاق كرد. تعداد معماهاي محيطي آنقدر كم هستند كه به راحتي ميشود از آنها صرف نظر كرد.
گيمپلي بايد احساس پيشرفت در بازي را به بازيكننده القا كند. نادر (و ديگر كاراكترهاي قابل بازي) از همان اول بازي همه قدرتهايشان را دارند. ميشد حداقل پس از رسيدن به مرحله خاصي چندضربها را به گيمر جايزه داد تا احساس كند كار مهمي انجام داده و به مرحله بالاتر رسيده است.
چيزي به نام طراحي مرحله (از نوع گيمپلي) وجود ندارد. همه چيز در يك سطح و ارتفاع رخ ميدهد. نه گوشهاي براي پيدا كردن يك آيتم مخفي وجود دارد، نه بازگشت به يك نقطه خاص، نه تعاملي با اشيا و نه معمايي محيطي. مراحل مانند يك ميدان وسيع هستند كه توسط يك سري جعبه و بشكه از هم جدا شدهاند. شما در ميان جعبهها گرفتار ميشويد. وقتي تعداد مشخصي از دشمنها را كشتيد ناگهان جعبهها بدون هيچ دليل خاصي ميتركند و شما ميتوانيد برويد جلو! واقعا طراحي يك دروازه كه پس از مبارزههاي شما باز شود يا يك گاري كه با كشته شدن صاحبش جلو برود و راه را باز كند و يا دهها راه حل منطقي از اين قبيل كار سختي بوده؟ در يك بازي تاريخي كه كاراكتر اولش نادر شاه افشار است چگونه ميتوان يك رابطه منطقي بين كشته شدن آدمها و تركيدن بشكهها پيدا كرد؟
در قوانين نويسندگي چيزي وجود دارد به نام احترام به قهرمانهاي داستان. وقتي قهرمان داستان شما نادر شاه باشد اين موضوع بايد خيلي بيشتر رعايت شود زيرا با يك واقعيت تاريخي سر و كار داريم. نادرشاه ما در اين بازي پس از كشتن دشمنها، روح آنها را جذب ميكند تا جانش پر شود!!! متاسفانه بهنظر ميرسد سازندهها تفاوت زيادي بين كريتوس و نادرشاه افشار قائل نشده باشند. شايد بد نبود گروه سازنده براي ايده گرفتن، به جاي نگاه به بازيهاي تخيلي مانند نينجا گايدن يا دويل مي كراي، به بازيهاي تاريخي نظير اساسينز كريد نيم نگاهي ميانداختند. درست است كه يك بازي اكشن ساخته ميشود، اما قرار نيست قهرمان تاريخي داستان اينطور زير سوال برود.
نچسب بودن اين روحهاي قابل جذب يا به قول بازي Orbها وقتي تابلو ميشود كه ميبينيد سازندههاي بازي حتي نتوانستهاند يك معادل فارسي براي اين Orbها پيدا كنند چه برسد به منطق و جايگاهي در خود بازي! مشكل فارسي نبودن به همينجا ختم نميشود. نام سري بازي يعني Quest of Persia هنوز بعد از سه شماره هيچ معادل فارسياي ندارد و ما براي ايرانيترين بازي ساخته شده در كشور بايد يك عنوان سه كلمه انگليسي را به كار ببريم كه حتي نميشود آن را بهصورت زشت »كوئست آو پرشيا« نوشت! اميدوارم سازندهها هرچه زودتر اول يك معادل فارسي براي عنوان بازيهايشان پيدا كنند و سپس فكري به حال گيمپلي شكسته و ابتدايي آنها انجام دهند.
متاسفانه شمشير نادر از جهت فني نه تنها هيچ گامي رو به جلو به حساب نميآيد، بلكه از خيلي جهات از بازيقبلياش يعني لطفعليخان زند عقب افتاده است. تاكيد بيش از اندازه گروه سازنده به گرافيك و نشان دادن خشونت بيمورد در دموها كاملا به كيفيت بازي لطمه زده است. اميدوارم دوستان عزيزم در استوديوي هنرهاي پويا به اين نكته برسند كه ما دوست داريم يك بازي سرگرمكننده ايراني ببينيم كه اگر قرار است راوي تاريخ باشد حداقل وفادارياش را به آن از دست ندهد.
سيدطه رسولي
بازي Splosion Man يك كاراكتر جديد و بسيار بامزه به همين نام را معرفي ميكند. اسپلوژنمن (كه اجازه بدهيد او را مرد انفجاري بناميم) يك موجود انفجاري است كه در اثر آزمايشهاي عجيب و غريب يك عده دانشمند بيمغز و زبان نفهم به وجود آمده است. مرد انفجاري درست همانند نينجاي بيهويت بازي+ N رفتار ميكند و ميتواند با همان سرعت و مهارت از عهده انواع كارهاي سكوبازي از جمله بالا رفتن از ديوار و پرشهاي چند كيلومتري بربيايد.
اول از گرافيك بازي شروع ميكنيم. از يك بازي آركيد كه 800 پوينت مايكروسافت ارزش دارد انتظار زيادي نداشته باشيد. اما به هر حال بازي مرد انفجاري با گرافيك دو و نيم بعدياش (حركت خطي در محيطهاي سهبعدي) كاملا جذاب و دوست داشتني است. مراحل بسيار متنوع هستند. با توجه به ماهيت سرعتي بازي مرد انفجاري، موانع طوري طراحي شدهاند تا از روي رنگ قابل تشخيص باشند و در سرعتهاي بالا بتوانيد به راحتي بفهميد بشكههاي انفجاري سبز كدامها هستند و قرمزها كدام.
حيف است از گرافيك صحبت كنيم و چيزي از طراحي شخصيت مرد انفجاري نگوييم. اين شخصيت بامزه كه انگار مغزش هم منفجر شده و از بين رفته، انيميشن فوقالعاده زيبايي دارد. از پرشها و انفجارها گرفته تا كارهاي خندهدار او در زماني كه دسته را رها ميكنيد و هيچ كاري انجام نميدهيد، روي همه حركات او به دقت كار شده است.
بازي از50مرحله تشكيل شده كه نصفه اول آنها در يك چشم به هم زدن تمام ميشوند ولي تمام كردن نصفه دوم يك مارتن خستهكننده پلتفرمري است. در مراحل بالاتر، همه پرشها و حركات شما بايد به دقت زمانبندي شده باشند. تنها مثالي كه ميشود زد همان بازي N+ است كه كوچكترين لغزش شما مساويست با مرگ. مرد انفجاري همانطور كه از نامش معلوم است منفجر ميشود! اين انفجارها باعث ميشوند كه در هنگام پرش يك تكانه اضافه به دست بياورد. تا سه بار پشت سر هم ميتوانيد مرد انفجاري را منفجر كنيد و پس از آن بايد صبر كنيد تا هيكل خاكستر شده او به حال عادي برگردد. اين يعني پس از يك بار پريدن تا سه بار ميتوانيد پرش خودتان را تمديد كنيد و باز هم اين يعني موانع سكوبازي و پرشهاي زمانبندي شده از هر زماني سختتر هستند.
مراحل بسيار متنوع هستند. بعضي وقتها پيشرفت به صورت عمودي انجام ميشود. بعضي وقتها يك آدمآهني دنبالتان راه ميافتد و براي نجات جان خود بايد چشم بسته همه موانع را پشت سر بگذاريد. در همه اين اوقات بايد انجام بازي را به غريزه پلتفرمر بازتان واگذار كنيد چون خيلي از اين موانع را با فكر و دقت نميشود رد كرد! خوشبختانه دشمنها آنقدر زياد نيستند كه لذت سكوبازي را از بازيكننده بگيرند.
يكي از نقاط مثبت بازي مرد انفجاري اين است كه ميشود آن را مانند+ N بهصورت چند نفره هم بازي كرد. مراحل بخش چند نفره متفاوت هستند زيرا موانع طوري چيده شدهاند كه تنها با كمك هر دو بازيكننده و زمانبندي دقيق آنها در هنگام منفجر شدن در كنار هم قابل رد شدن باشند. اين بازي هيجانانگيز و مفرح را به همه علاقمندان به بازيهاي پلتفرمر توصيه ميكنيم. اميدواريم نسخه PC مرد انفجاري هم مانند The Maw در راه باشد.
اين بازي همزمان براي ايكسباكس360، پلياستيشن3 و PSP منتشر خواهد شد. علاوه بر بهتر شدن گرافيك، هوش مصنوعي و همكاريهاي دونفره سالم و ريو، يك بخش چند نفره هم به بازي اضافه خواهد شد كه در آن چهار نفر ميتوانند به صورت همكاري بازي را پيش ببرند.
هيتمن به جاي بتمن
در خبرها آمده است كه استوديوي Rocksteady كه Arkham Asylum را آماده انتشار دارد، مشغول كار برروي پروژه جديدي از سري بازيهاي هيتمن است. اين خبر وقتي منتشر شد كه سايت Joystiq در رزومه كاري مارك اسلون (هنرپيشه انگليسي) بخشي در مورد موشن كپچر بازي هيتمن5 وجود داشت. هيتمن5 قرار بود توسط سازندههاي اصلي يعني IO ساخته شود اما طي نقل و انتقالاتي كه بعد از پيوستن Eidos به اسكوئرانيكس ايجاد شد، پروژه غيرفعال اعلام شده بود. مارك اسلون استوديوي Rocksteady را به عنوان گروه سازنده هيتمن5 معرفي كرده است.
گرين تعطيل شد
با اينكه استوديوي بازيسازي GRIN در يكي دو سال گذشته فعاليت زيادي داشته و بازيهاي خوبي مانند بازسازي بايونيك كماندو، نسخه سهبعدي بايونيك كماندو و وانتد را به بازار فرستاده است، اما هفته گذشته طي اعلاميهاي خبر از تعطيل شدن اين استوديو داد.
علاقهمندان به بازيهاي اكشن استوديوي گرين را با علامت دهان شيطاني خندان معروف اين شركت ميشناسند. البته عدهاي بازيسازهاي اصلي گرين دور هم جمع شدهاند و استوديوي Outbreak را تاسيس كردهاند اما از اين به بعد ديگر نبايد منتظر بازيهايي با علامت گرين بود
كساني كه كنسول دستي PSP دارند ميتوانند نسخه كلاسيك بازي Myst را كه حالا براي كنسول دستي سوني بازسازي شده بازي كنند. علاقمندان به بازيهاي ورزشي بهترين گزينهشان نسخه 2010 بازي Madden NFL است كه طبق معمول بازي بسيار خوبي است. بازي اكشن ماجرايي Brave: A Warriors Tale براي ايكسباكس360 و Wii به بازار آمده كه بازي خيلي خوب نيست.
كساني كه اهل هواپيما و شبيهسازهاي آن هستند هم ميتوانند Combat Wings Battle of the Pacific را امتحان كنند.
كساني كه كنسول دستي PSP دارند ميتوانند نسخه كلاسيك بازي Myst را كه حالا براي كنسول دستي سوني بازسازي شده بازي كنند. علاقمندان به بازيهاي ورزشي بهترين گزينهشان نسخه 2010 بازي Madden NFL است كه طبق معمول بازي بسيار خوبي است. بازي اكشن ماجرايي Brave: A Warriors Tale براي ايكسباكس360 و Wii به بازار آمده كه بازي خيلي خوب نيست.
كساني كه اهل هواپيما و شبيهسازهاي آن هستند هم ميتوانند Combat Wings Battle of the Pacific را امتحان كنند.
گرافيك خيلي بالا نيست و تغييري در آن ايجاد نشده. شما نقش ساليد اسنيك را ايفا ميكنيد كه در حال انجام ماموريتهاي سري است. در كل بازي روي مخفيانه حركت كردن تاكيد شده و بايد از درگيريهاي رو در رو اجتناب كنيد. هوش مصنوعي سربازهاي دشمن چندان بالا نيست. براي فرار كردن از دست آنها كافي است خودتان را از مسير مستقيم ديد آنها پنهان كنيد. خوشبختانه تعداد زيادي راهنمايي در قالب تماسهاي بيسيم معروف متالگيري با آن صداي زنگ به يادماندنياش در بازي وجود دارند تا خيلي به شما سخت نگذرد. اين بازي را به همه علاقمندان توصيه ميكنيم.
* نام و نام خانوادگی : | |
* آدرس ایمیل: | |
موضوع پیام: | |
*پیام: | |
|